جدول جو
جدول جو

معنی عاشق آزار - جستجوی لغت در جدول جو

عاشق آزار
(پَ)
معشوقی که به عاشق خود اذیت و آزار رساند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
عاشق آزار
سنار آزار
تصویری از عاشق آزار
تصویر عاشق آزار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شِ)
دهی است جزء دهستان قازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 1400گزی راه شوسه واقع در جلگه آب و هوای آن معتدل است. 209 تن سکنه دارد. اراضی آنجا از قنات و چشمه سار مشروب میشود. محصولات آن غلات و انگور و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد و از طریق تاکستان میتوان ماشین برد. کردهای این ده از طائفۀ کاکاوند هستند و تغییر مکان نمیکنند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(شِ حِ)
دهی است از دههای ماربین بخش سدۀ شهرستان اصفهان واقع در هفت هزارگزی شمال خاوری سده و یک هزارگزی راه شوسۀ اصفهان به تهران. واقع در جلگه و آب و هوای آن معتدل است و 2975 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود و محصول آن غله، پنبه، حبوب و تنباکو است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا کرباس بافی است راه ماشین روو دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عاشق زار
تصویر عاشق زار
خنک هم آوای جنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاشق آسا
تصویر عاشق آسا
سنار آسا مانند عاشق همچون عاشق
فرهنگ لغت هوشیار